#حجاب_من_پارت_14
فکر کنم قیافم شده بود علامت سوال که خندش گرفت و زد زیر خنده
طاها_ چیه چرا اینجوری نگاه میکنی خنده کردن بهم نمیاد؟
همینجور با دهن باز و چشمای گشاد شده از تعجب داشتم نگاهش میکردم
وقتی قیافمو دید دوباره زد زیر خنده حالا نخند و کی بخند
یه دفعه به خودم اومدم
وایسا ببینم این داره به من میخنده؟ اخمام رفت تو هم
_ به من میخندی؟
چند ثانیه دیگه خندید و وقتی دید دارم با اخم نگاهش میکنم خودشو یکم جمعو جور کرد ولی هنوز آثار خنده تو صورتش معلوم بود انگار داشت به زور خودشو کنترل میکرد اما قیافه ی جدی به خودش گرفت
طاها_ من میرم یه چیزی بیارم بخورم تو هم اینجا بشین تا خوب بشی تا من بر نگشتم حق رفتن نداری یادت باشه
با اخم به رفتنش نگاه کردم
_ پسره ی سه نقطه ،بی ادب ،بی تربیت ،بی نزاکت .......خر هشت پا ،بیتی تور
همینجور داشتم اینارو پشت سر هم بهش میگفتم که یهو دیدم صدای قهقهه خنده ی یه نفر میاد. برگشتم سمت در دیدم این پسره طاها با خوراکی های تو دستش هی بالا و پایین میره و داره غش میکنه از خنده
با جدیت گفتم _ بسه دیگه
ساکت شد و قیافه ی عادی به خودش گرفت اومد جلوتر و یه نایلون که فکر کنم توش خوراکی بود گذاشت رو میزش
romangram.com | @romangram_com