#هر_اشتباهی_عشق_نیست_پارت_77
از چي شانس اوردم كه از دوست بيارم ... دو هفته است خبري ازش نيست
بي خيال رفتم بيرون كه آريا داد زد برسونمت كجا ميري؟؟
اخم كردم طرفش
- خودم ميرم مي خوام برم خونه بيتا
ديدم سريع رفت تو و سوييج رو برداشت و تو ماشينش نشست كه سوار شو
سرم رو انداختم پايين و رفتم بيرون هي خدا خدا مي كردم كه گير نده – در حال رفتن به سمت خيابون بودم كه داد زد
- به جون آني چيزي بهش نگفتم – بد اخلاااااااااااق هنوز ناراحتي ؟
جوابش رو ندادم توي خودم بودم منتظر تاكسي بودم كه يهو يه 206 مشكي جلوم ترمز زد سرم رو آوردم پايين ببينم كيه كه ...
- سلام نمياي بشيني ميرسونمت
romangram.com | @romangram_com