#گودبای_تهران_پارت_98
ثریا اومد روبه روم وایسادو گفت: دلم واست میسوزه چون قراره شوهر کنیو بدبخت شی وقتی تو واسه همیشه گورتو گم کنی من با سیاوش ازدواج میکنم
چیزی نگفتم
تند رفت سمت دره سالن وقتی داشت خارج میشد گفتم:ثریا؟
وایساد......برگشت
با نیشخند گفتم: بازم ممنون! بخاطر همه نوکریات
ثریا انگشتشو به نشانه تهدید اورد بالا خواست چیزی بگه که پشیمون شدو سریع رفت بیرون!
ترنم: دختره نچسب
-خدایاااااااا شکرت ، باس جشن بگیریم بخاطر این پیروزی
ترنم بیخیال خودشو پرت کرد رو کاناپه ، ی خیارم برداشت گاز زد گفت: بیخیال باو
با ذوق پریدم سمت ضبط
ی اهنگ شاد گذاشتم زیادش کردم
جیغ زدم: حاجی ترنم بیااااا وسط
ترنم پایه ام پرید وسط
romangram.com | @romangram_com