#گودبای_تهران_پارت_94
عین خودش با لحجه گفتم: دَهانه مبارَکَت را ببند
+خب بابا شبیه یکم به اون رنگو روی رفتت کرمبزن خبرت
-حسش نی
+جهنم
ثریا: شما دوتا افغانی حاضرین؟
-اره عزیزم ما حاضریم ولی میخوام ی تشکری ازت بکنم
ثریا تعجب کرد
ادامه دادم: بخاطر همه تلاش های بی وقفت و همه نوکریات و کلفتی هایی که بخاطر قلب پاکت بدون حقوق برای ما انجام میدی واقعا سپاس ، سسسپاس
ترنم: بله پیرو صحبتای دوست خوبم نازنین واقعا از تلاش های شما متشکریم و میخوایم ادرس چندتا خونرم واسه نوکری بدیم
ثریا رو کارد میزدی خونش در نمی اومد
وحشی شد....حمله کرد سمتم
محکم منو کوبید به دیوار ، یقمو گرفتو گفت: به کی گفتی کلفت؟
با لبخند حرص درار داد زدم: سیااااااااااااااوششششش بیااااااا کلفتت داره منو میکشششششه
romangram.com | @romangram_com