#گودبای_تهران_پارت_86
سیاوش: فقط دلم میخواد دست دخترمو بگیرم همین
هه ، اره اره تو که راست میگی!
به ناچار دستمو گرفتو باهم شروع کردیم به قدم زدن ، بی حوصله به ویترین مغازه ها نگاه میکردم
ترنمم بی حوصله کنار من می اومد
ترنم: نازی اون تونیکه خیلی خوشگله نه؟
-کدوم؟ اها اینو میگی؟
ترنم: اره
وایسادیم شروع کردیم به برانداز لباس
قشنگ بود!
ترنم: می ارزه بری پرُو کنی
-اهوم
دست سیاوشو ول کردم و با ترنم رفتیم تو مغازه ،فروشنده ی دختر هم سن خودم بود
لباسرو گرفتمو رفتم پرو کردم
romangram.com | @romangram_com