#گودبای_تهران_پارت_83

سیاوش: مشکلی نداره میخری

ایول یعنی میزاره بریم بازار؟!

چشمام برق زد

با لبخند گفت: حاضر شید سه تایی بریم بازار

زکی

همینو کم داشتیم! واسه اینکه ضایع نشه گفتم: باشه!



بعد صبحانه رفتیم تو اتاقم تا حاضرشیم

داشتم از تو کمد لباس برمیداشتم‌ همونجورم با ترنم حرف میزدم

ترنم: میگم بنظرت بابات میزاره من برم؟!

-باید بزاره ، اون حق نداره تورو اینجا زندانی کنه ولی تو میخوای تو این شرایط منو تنها بزاری؟!

+پوووف نه ، اصلا کجارو دارم برم؟

-بیخیال تری بیا ببین کدومو میخوای بپوش بریم


romangram.com | @romangram_com