#گودبای_تهران_پارت_60
دیگه برام غریبه شدی سیاوش
.......
وقتی سیاوش رفت بزور پیکر بی جونمو تکون دادمو خزیدم سمت ترنم
از دماغش خیلی خون اومده بود
اروم تکونش دادمو با بی جونی گفتم: ترنم ، ترنم پاشو
هیچ واکنشی نشون نداد
با ناله گفتم: ترنم تورو به خدا چشماتو باز کن ، بیدار شو ، همه چیتموم شد
دیگه جونی واسه تکون دادنش نداشتم ، سرمو اروم گذاشتم رو شکمش
خیره به سقف بودم
-مگه بهت نگفتم برو؟ ها؟ همینو میخواستی؟
یهو بغضم ترکید : ترنم پاشو ، اخه من جز تو کیو دارم؟ به خدا اگه بلایی سرت بیاد سیاوشو میکشم قسممیخورم
با تموم وجود جیغ زدم : میکشششششمت سیاوشششششش
انقدر از ته دل جیغ زده بودم که تموم تنم میلرزید
romangram.com | @romangram_com