#گودبای_تهران_پارت_48

احسانم که داشت رانندگی میکرد ، کامیارم کنارش نشسته بود

احسان همونجور که رانندگی میکرد گفت: خب بچها کجا بریم؟

ترنم: داداش عین همیشه نظر نپرس ، سوپرایزمون کن

سپیده: واو دو دقیقه سکوت جمله سنگنین بود

کامی بامزه گفت: اوه شت ، تورو میگه اِسی؟

احسان یکی زد به بازی کامیو گفت: لال بمیر تو یه دقیقه

بعد از تو اینه رو به ترنم گفت: چاکر ابجیمونم هستیم

ترنم لوتی گفت: فدامداتیم که

کامی: اه اه انقدر بدم میاد از این...

احسانو سپیده و ترنم پریدن وسط حرفشو با حرص همزمان گفتن: کاامیاااااار

کامیار غلیظ و بامزه گفت: زَهرِ مااار

زدم زیر خنده! خیلی از کامیار خوشم‌اومد بود نمیدونم چرا

از صدای خنده من کامیار گفت: بیااا ابرومونو جلو غریب بردید


romangram.com | @romangram_com