#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_146
با حرص نگام کرد:
-بجای اینکه بگی عزیزم چی شده که تو انقدر بی قراری میگی چته بیشعور؟ لبخند
زوری زدم: -خوب قربونت بره داداشت بگو چیشده؟ -نوید دیروز ازم خواست باهاش
حرف بزنم با خوشحالی برگشتم طرفش
-خوب؟؟؟؟؟؟؟
-منم گفتم هیچ حرفی باهاش ندارم
-آفرین تا میتونی ناز کن ، هرچی پسرا واسشون دست نیافتنی باشی بیشتر
میطلبنت
با یک لحنی که اصلا ازش خوشم نیومد چون تلخی واقعیتی رو بهم گوشزد کرد که
ازش بیزار بودم گفت:
-چقدرم که تو واسه آرتام دست نیافتنی بودی سریع زنش شدی . تو که لالایی بلدی
چرا خوابت نبرد؟؟؟؟ حرفش دلم و سوزوند ، تیر کشید از این واقعیتی که من آیناز
رادش با این همه ادعا انقدر زود خودم و تقدیم مردی کردم که عقلم ازش بیزار بود
ولی دلم..
-ناراحت شدی ؟؟؟
با خونسردی نگاش کردم:-حرفای تو کی واسم اهمیت داشت که ایندفعه داشته
باشه.
حرصش گرفت که باز مثل همیشه لباش و کج کرد.
هستی و تران هم از دور پیداشون شد . به اصرار بچه ها قرار شد شب برم دنبالشون
بریم فرهاد بستنی بخوریم .
-------
وقتی میگم دوست دارم نه توی کار من نیار دوباره
به قلب من دروغ نگو ، سر به سر دلم نذار دوباره وقتی من ومیبینی با این دل آتیشی
به من نگو با خنده هات که یار من نمیشی صد دفعه گفتم به تو پای قرارمون بمون
عزیزم ، عزیزم ، عزیزم من و از عشقت خط نزن از توی قلبت نتکون عزیزم ، عزیزم،
عیزم صد دفعه گفتم به تو پای قرارمون بمون عزیزم، عزیزم ، عزیزم من واز عشقت
خط نزن از توی قلبت خط نزن عزیزم، عزیزم،عزیزم میخوام عزیزم این وخوب بدونی
که پای عشق تو شدم دیووونه، دیوونه، دیوونه
romangram.com | @romangram_com