#غم_نبودنت_پارت_79


یه قطره اشک چکید روی دستم..

_افسون با این کارات عذاب وجدان منو بیشتر میکنی..تو اینو میخوای؟

اروم سرش و به چپ و راست تکون داد.

_پس بخاطر من عروس شو.

به ثانیه نکشید پرت شدم تو ب*غ*لش..یه ب*غ*ل خواهرانه پر از بغض..

دلم گرفته بود...بی خود و بی جهت ولی خب عادی شده واسم.من دلم این روزا خیلی میگیره.

اروم در گوشم زمزمه کرد_هر چی تو بخوای..هر چی تو بخوای غزل..

روی شقیقه سمت چپشو ب*و*سیدم

اروم لب زدم_خوشبخت شو..فقط اینو می خوام

چشمامو بستم.

صذای فراز مانع از ادامه این بغض و اشکا شد.

فراز_اه..جمع کنید این هندی بازیا رو..درخت کم اوردیم..

با لبخند از ب*غ*ل افسون اومدم بیرون..

_خوب اومدین دنبالم فراز خان..

فراز_ماشالله انقد تند رفتی که من بهت نرسیدم..دمت گرم ابجی

افسون اشکاشو پاک کرد و گفت_غزل..من نمیخواستم اذیتت کنم.فقط نمی خوام تنهات بذارم.نمی خوام تو احساس تنهایی کنی..من هنوزم..

_من تنها نیستم افسون.اصلا نمیذارم فراز زن بگیره..خوبه

فراز با اخم ساختگی گفت_به من چه..چرا از من مایه می ذاری؟اصلا این مهرداد غلط کرد می خواد زن بگیره.

افسون_ا وا..عمو جون..

فراز_عمو جون و درد..با اون شوهر یه وریت..

کل کل بین افسون و فراز شروع شد..حداقل به مزیت داره که نمیذاره به عمق تنهاییم برسم..

فراز بلند شد و گفت_قرار شب یادتون نره..

افسون_کدوم رستوران؟

فراز_شوهر کچلت میدونه.

افسون_تو چه مشکلی با اقای دکتر داری؟

فراز قیافشو چندش کرد و گفت_جمع کن..دکتر دکتر..ایش.

خندیدم و گفتم_بسه دیگه فراز..شب که میای دنبالم؟

فراز_مگه من نوکرتم..من باید برم دنبال خانم خودم..خودت میای.خداروشکر ماشینم که داری؟

romangram.com | @romangram_com