#فقط_من_فقط_تو_پارت_62
- منظورم اينه مه هيكلت رو تكون بده برو داخل الان منم ميام
با الهه رفتيم داخل و گوشه ي كافي شاپ رو كه جاي هميشگيم بود انتخاب كرديم. مهراب اومد داخل و گفت:
- شيدا چي مي خوري؟!
- سه تا اب پرتغال بگير
- به جاي بقيه حرف نزن
- به خودم مربوطه كارتو بكن.
كلا رو موط نبودم و مهراب هم رو اعصابم بود. جوري نشسته بودم كه چهرم رو به در بود. مهراب اومد و روبه روي من والهه نشست و گفت:
- شيدا امروز چته؟
- هيچي
- خودتي
- چي خودمم؟
romangram.com | @romangram_com