#فقط_من_فقط_تو_پارت_60


- به اين زودي دو دقيقه تموم شد؟!

- اوقات خوش زود ميگذرن

- اخ اخ اخ خدا از دهنت بشنوه واقعا جدي بودن تو خيلي خوبه

- خب ديگه نمك ريختن بسه مي بينمت بدرود

- خداحافظ

بيست دقيقه بعدش جلوي خونه ي الهه بودم. از خونه ي الهه اينا تا خونه ي مهراب با حساب ترافيك نيم ساعتي راه بود. خونشون خيلي بهم نزديك بود. الهه سوار ماشين شد و اروم گفت:

- دختر ايول بابا راننده ي اختصاصيته؟! گنجوپيدا مي مني به ادم نميگي؟ واقعا كه

- اه الهه چرت نگو

- خب حالا چرا اينقدر قاطي هستي؟!

- چون با يه ادم بي شعور دهن به دهن شدم

ديد اعصابم خرابه واسه همينم ساكت شد( واسه مهراب جون كه ساكت نبودي...) .سر كوچه ي مهراب اينا پياده شديم


romangram.com | @romangram_com