#فقط_من_فقط_تو_پارت_44
- امتحانش مجانيه
- من عاشق امتحانم فقط به پا كم نياري
بازم سعي كرد خرم كنه به خاطر همين گفت:
- شيدا مگه من چمه كه حاضر نيستي با من باشي؟! اگه با من ازدواج كني همه ي بدهي هاي بابات رو هم ميدم هم واست بهترين زندگي رو درست مي كنم تو فقط با من راه بيا
- برو گمشو مگه من جنسم كه مي خواي منو معامله كني؟!
تا اينو گفتم ارتين از در مغازه اومد داخل. به ما يه نگاهي انداخت و بي توجه بهمون پشت ميز حسابداري نشست. اون هم تا ارتين رو ديد زير لب گفت:" پس از ما بهترون پيدا شده" و رفت. از ته دل ممنون ارتين شدم كه باعث اين فكر اشتباه شد و اين مردك رو راهي ديار خودش كرد.
نشسته بودم سر جام و به بدبختي هام فكر مي كردم. يعني هر كس كه بدهي داشته باشه و مثل اينا پولدار نباشه بايد هر حوري خواستم درباش حرف بزنن؟! واقعا كه
يه لحظه از تصوري كه داشت خندم گرفت من كجا اسن پسره ي از دماغ فيل افتاده كه حس مي كنه اسمون دهن باز كرده و ايشون تالاپي ازش پرتاب شدن پايين كجا؟!!! البته نه كه من كمترما نه من كه ماشالله گلم ولي خب اين؟! هه اصلا كي گفته من از اين ادم بي ريخت بدم مياد( اوه اوه اوه چه پر توقع لابد از شوهر من خوشت مياد؟!) يه نگاه ديگه بهش انداختم يه قيافه ي تو دل برو كه از چشماش برتري بيرون مي ريخت و همين بود كه باعث شد واسه اولين بار تو عمرم با كسي كه پيشمه حرف نزنم نمي دونم چرا ولي حس مي كردم كوچيكم مي كنه به خاطر همين هم رفتم سراغ كامپيوتري كه اقاي صالحي خريده بود و از اهنگايي كه الناز روش ريخته بود يه دونه رو انتخاب كردم. بازم صداي گرم مازيار بود كه همه ي وجودمو غرق خودش كرد.
"تورو دوست دارم
تورو دوست دارم مثل حس نجيب خاک غريب
romangram.com | @romangram_com