#فقط_من_فقط_تو_پارت_167

سرشو بلند میکنه دوباره می خنده.

- همین جاست لازم نیست جایی بریم.

گیج نگاهش می کنم.

با دست اشاره به سقف می کنه و میگه:

- اون بالاست. بالای بالا. رو پشت بوم بود. عالیه.

پشت بوم عالیه؟ چه ذوقی واسه پشت بوم میکنه.

نمی خوام تو ذوقش بزنم میگم:

- خوبه. پس بریم غذا بگیریم برگردیم.

با لبخند سر تکون میده.

با هم میریم و با توافق هم دوتا پیتزا می گیریم و برمی کردیم هتل با آسانسور میریم طبقه آخر. میریم رو پشت بودم. واردش که میشیم یه بادی می وزه سمتمون. باد می خوره به صورتم. چشمهامو می بندم.

بازشون که می کنم اولین تصویری که می بینم شیداست......

قلبم می لرزه. حس می کنم یه چیز گرم تو وجودم حرکت می کنه.

romangram.com | @romangram_com