#فقط_من_فقط_تو_پارت_108


-تکراری بود و صد البته قدیمی....ضرب المثل غضنفری استفاده نکن..

سریع رفتم توی اتاقم و درو بستم..اگه صبر می کردم تا دو ساعت میخواست کل بندازه...هر چند همیشه خودم شروع می کردم..نمی دونم چرا..اما از بازی کردن با این دختر زبون دراز خیلی ل*ذ*ت می بردم....

بعد از یه دوش با حوصله،یه تی شرت جذب سفید با شلوار جین پوشیدم و رفتم در اتاق شیدا..بعد از چند دقیقه درو باز کرد..سرشو از لای در آورد بیرون و گفت:

-چه کار داری؟

-از اتاق نزن بیرون حوصله ندارم دنبالت بگردم...من میرم جایی و میام..

بعد هم رومو برگردوندم تا برم...اما توی یه لحظه برگشتم که دیدم داره ادامو در میاره..صورتش خیلی باحال شده بود..ناخودآگاه زدم زیر خنده و گفتم:

-خیلی بچه ای..

تصمیم گرفتم مک دونالد بگیرم..خودم خیلی دوست داشتم...سیب زمینی اضافه و ناگت مرغ و نوشابه هم گرفتم و به سمت هتل راه افتادم...

اول رفتم در اتاق شیدا..درو باز کرد و گفت:

-تو کارو زندگی نداری هی میای در اتاق من؟

-از اونجا که میدونم داری از گرسنگی می میری برات غذا گرفتم...بیا اتاق من بخوریم..


romangram.com | @romangram_com