#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_124

- من نمی فهمم بازم چرا من؟

آریان: چون با خونواده ت آشنایی دارم. خودت یک سال شاگردم بودی. علاوه بر اون رفت و آمد های خونوادگی داشتیم. الان هم با هم همکار هستیم. خانومی. سرت به کار خودته. تا یه حدودی با اخلاقت آشنا هستم. بازم بگم؟

- من هنوز خیلی بچه م. الان هم حسابی گیج شدم. لطفا دیگه در موردش حرف نزنیم.

آریان: باشه هر چی تو بخوای.

وارد کوچمون شد. به سمتش برگشتم. خیره شده بود بهم. نگاهش معذبم کرد.دستم رو به سمت دستگیره بردم و با گفتن خداحافظ منتظر جواب نشدم و از ماشین پیاده شدم.

وارد خونه که شدم با صدای آرش دستم رو گذاشتم روی سرم و برگشتم سمتش.

آرش: سلام پری خانوم کاری خودم. خوبی؟

- واااای بازم تو. خدایا یعنی میشه من هفته ام رو بدون دیدن این بشر آغاز کنم.

نیلوفر: خیلیم دلت بخواد شوهرما

romangram.com | @romangram_com