#عشق_شيطون_من_پارت_83


_سلامممممم من اومدممممم

برگشتم سمت دره کافه که دوتا دخترو دیدم

یکیشون ی مانتوکوتاه سفید باشال و شلوار مشکی تنش بود چشای سبزی هم داش و خیلی ناناز بود

اومدجلوو بعده سلام احوال پرسی رو به من گفت:من الیکام گل سر سبد

_منم روناکم گل داخل سبدآاون یکی دختره که خیلی جذاب بودگفت:منم محیام

_خوشقلبم

خندیدنو نشستن به صحبت کردن از هر دری تا پنجره ای حرف زدن منم که نه خیلی کم حرفم همش ساکت بودم روهام فدام شه خخخ





بادخترا اینقدررر حرف زدیمو خندیدیم که دیگه دل دردگرفته بودم دیگه نزدیکای ساعت بعداز ظهر بود که تصمیم گرفتیم بریم سمت خونه موقعی که از کوه پایین اومدیم دخترارو بغل کردم شماره هاشونم گرفتم قول دادم هروقت قراره کوه یا تفریح میزارن منم بیام

romangram.com | @romangram_com