#عشق_شيطون_من_پارت_42


کفشامو درآوردمو یکیشو پرت کردم شرق آلاچیق اون یکیو غرب آخیشششش به این میگن آرامش چشامو بستم و دستمو گذاشتم رو چشمام

_خانومی مهمون نمیخوای

بسم الله خل شدم اینجا که به غیر من کسی نیس خدایا خودت ی عقلی بده

_خانوم خانوما باتواما

نه دیگه این یکی خیلی ۳ بعدی بود چشامو باز کردم که فکم اندازه اسب آبی باز موند جلل خالق مردم چقد پررو شدناااااا به پسری که جلوم بود نگاه کردم اه اه چقد شبی جوجه تیغیه

_زبون نداری خانما

برم تو دهنش پسره شترو

_راتو بکش بروتا من بدرقت نکردم جوجه مرغ چندروزه

باچشای گشادشده نگام کرد حقته گوریل

_اعصاب مصابتم که تعطیله خوشگل خانم

romangram.com | @romangram_com