#عشق_شيطون_من_پارت_30


آخیششششش بالاخره شازده تشریف فرما شد چی میشد زودترگورشوگم میکرد خوب مامان جان خودتو آماده کن که میخوام بزنمتتتتتت دستاموزدم به کمرم و رفتم توآشپزخونه پشت مامان

_خانم تهرانی

_بنال

خدایا نگااونوقت میگن چرابچه بی ادب میشه ازکانون خانواده یادمیگیره دیگه

_مامان من کجا خنگمممممم?

_از کوچیکی تاالانت خنگ بودی

_تومامان منی یا دشمنم?

_هیچکدوم سوحان روحتم😝

خدایا بیا اونوقت میگی من شیطونم من اینجوریم من اینجوریم خدایا جاهای جاش به من نگاه نمیندازیا حالا زوم کردی رومناااااا بابا برو له این یکی ی چیزی بگو

آییییی کلم میگن چوب خدا صداندارهاااا اما این چوب مامانم زود صداهم داش صدا شپلق داد

romangram.com | @romangram_com