#عشق_‌کیلویی‌_چند_پارت_5

هه هه ههبالاخره به نیت شومش پی بردم سریع اس دادم به آپاما . سریع جواب داد

اپاما: جان تو نوشتم جان خودتووایسا یه لحظه

من : ببخشید میشه یه چیز بگم

رادوین : بفرمایید

پالیز : توی چه کلانتری کار می کنین برای کار اداری می خوام بپرسم از این دخترا که ابی گرم نمی شه

ادامه قسمت اول

رادوین :کلانتری 14

من : اوهوم فقط شما پلیسید

رادوین : نه فرسامم هس

من : فرسام کیه ؟

رادوین: همون که زد زیر گوش دوستتون البته دوستتون هم تلافیشو سرش در اورد

من: حتما می خواستی ازش تشکرم بکنه!

سریع اس دادم به آپاما اون هم تا فهمید به ما گفت مسیرو عوض کنیم پسرارو یه کلانتری دیگه ببریم ما هم همه چهار پایه قبول کردیم

رها

خوب خدا رو شکر همه رفتن دست آپاما درد نکنه فقط نمی دونم این پسره کنه چرا نرفت اوفففففف

ولی خدا رو شکر این مرده خوب شد وگرنه همین جا منو حلق اویز می کردن

شروین

romangram.com | @romangram_com