#عشق_در_قلمرو_من_پارت_45
داد زدم
-شهناز ؟
سریع اومد و گفت
-بله رئیس ؟
-بدو گوشیم رو واسم بیار.
-چشم.
چند دقیقه ی بعد اومد و گوشیم رو دستم داد.
شماره ی نریمان رو گرفتم .
انگار روی گوشی خوابیده بود چون با بوق اول سریع جواب داد.
-سلام رئیس.
-سلام ، میتونی بیای بریم پیشه وریا ؟
-مشکلی پیش اومده ؟
romangram.com | @romangram_com