#دنیای_راز_مینا_پارت_48

-من سالوادورم، نجات دهنده!

خیلی گشنم بود. تا الان چه‌جور دوام اوردم خدا داند.

-گشنمه.

-مرده‌ها غذا نمی‌خورن!

-من زنده‌ام!

-اخه چه‌جوری؟ هیچکی از جنگل مرگ زنده بیرون نیومده.

-می‌خوای باز بفرستم شاید این دفعه مردم و به مراد دلت رسیدی!

خندش گرفت و گفت:

-من نجات دهنده هستم و هیچ‌وقت این‌کار رو نمی‌کنم.

چپ چپ نگاهش کردم و گفتم:

-این‌جور که فهمیدم تو بعد از مردن بقیه رو نجات میدی، اون‌وقت چه‌جوری؟ دیگه چه فایده داره؟!

-من روحشون که توی عذابه نجات میدم و به یه جای خوب می‌فرستم.

خندیدم و گفتم:

-ها همون عزراییل خودمونی!

romangram.com | @romangram_com