#دختر شیطون_پارت_8

فعلا
فوری گوشی رو قطع کردم . چندتا نفس عمیق کشیدمو برگشتم گوشی رو بدم به یارو که دیدم تو یه قدمیم ایستاده !
هین بلندی کشیدمو دستمو گذاشتم رو قلبم .اومدم سرش خراب بشم که با دادی که زد شش تا سکته رو کاملا رد کردم !
-- فرررراااار کررررردی ؟؟!!
زرشک !!! تازه فهمیده ؟ نکنه فک کرده با داماد گرگم به هوا بازی میکردم !؟
منم هول شدم طبق معمول سوزنم گیرکرد .
--اره .. خ..خوب چیزه . مجبور شدم .
زل زدم بهشو گفتم :
--خواهش میکنم بزار چند ساعت بمونم تا محافظا برن!!
دیگه بدبخت داشت شاخ درمیورد !
-- معلوم هست چی میگی ؟؟
پاشو برو بیرون واسه من شر درست نکن خانوم. پاشو .

اومد بیاد طرفم که یهو زدم زیر گریه ! همچین اشک میریختم انگار اینترنتم قطع شده !!
بدبخت خشکش زد فک کرد چیزیم شده اومد کنارم و هول شونه ی ظریفمو گرفت

-- چیشد ؟. حالت خوبه ؟
منم دیدم تا تنور داغه بچسبونم . یکم فین فین کردم.
-- خ..خواهش ..م.میکنم بزار بمونم .!
-- باشه . چرا گریه میکنی حالا ؟
اخی! دلم براش سوخت ! خو همون موقع میگفتی دیگهههه .
منم نخوام فیلم بیام ! عجبا .
اشکای الکیمو که نمیدونم از کجا میومدنو پاک کردم و رومو به سمت پسره که لم داده بود رو مبل و داشت خیره نگام میکرد برگردوندم
چرا اینجوری نگام میکنه؟
یکم خجالت کشیدم .همینجوری که با انگشتام بازی میکردم گفتم:
-- اوممم . چیزه .م.. میشه یه لیوان اب بهم بدی ؟
با پوزخند نگام کرد
-- قبلش احیانا نیاز به تعویض لباس نداری ؟
بعدم با همون پوزخند از کنار مبل با یه دست ساکمو برداشت و نشونم داد .
واااااایییی . خدا منو الان محو کن !! یه ساعته با این سر و وضع دارم جلوش فیگور میام !!؟؟؟
لباسم که خودش دکولته بود که هیچ ! الانم قششششنگ اومده بود پایین با تمام جزئیات ! بلههههه ... وای اصلا یادم نبود شنلمو بپوشممم. ای سر قبرت عربی بر*ق*صم سااامااان .
تند تند لباسمو کشیدم بالا و خودمو ب*غ*ل کردم که پوزخندش عمیق تر شد .
ای ازش حرصم گرفت . ولی خوب حقم داشت . یه ساعته همین ریختی جلوشم . بگو

@romangram_com