#درگیرت_شدم_پارت_105
دلم خیلی براشون تنگ شده، ایشاالله هرچه زودتر این ماموریتم تموم
شه.
ای خداااا. الانه که خوابم بگیره.
دوساعته این ارایشگره داره چیکار میکنه با این صورته من؟؟؟
امشب مهمونیه و الان دقیقا دوساعته این ارایشگره اومده توی اتاقمو
داره ارایشم میکنه.
پوف کلافه ای کشیدم که همون موقع ارایشگره با رضایت به صورتم
نگاه کردو گفت: تموم شد. به به ببین چی ساختم.خیلی خوشگل شدی گلم.
با خودم گفتم: خوشگل بودم اما دیدنش چشم بصیرت میخواد.
اما به جاش یه لبخند زدمو تشکر کردم ازش.
بعد اینکه رفت به خودم توی اینه خیره شدم.
خیلی قشنگ ارایش کرده بود.
کلی به مژه هام ریمل زده بود که چشمامو درشت تر نشون میداد.
یه خط چشم نسبتا پهن که کمی دنباله داشت کشیده بود که باعث شده
بود جذابیت چشمام چندبرابر بشه.
سایه ی ابی براق که تقریبا همرنگه لباسمه با رژ سرخابی ارایشمو
تکمیل کرده بودند.
خودم به ارایشگره گفتم که ارایشم نه خیلی غلیظ باشه نه خیلی ساده.
romangram.com | @romangram_com