#دردسر_پارت_100
*رویا*
ایفونو زدم بعد چند ثانیه درو زدن رفتم تو با مریم خانم سلام علیک کردم و گفتم:کسری کجاست؟
مریم خانم:تو اتاقشونن منتظرتونن
سرمو تکون دادمو راه افتادم سمت پله ها ...
افرین امروز ازت راضی بودم برا همین پنج دقیقه استراحت بهت میدم
کسری خمیازه ای کشید و یه لیوان اب برای خودش ریخت منم سرمو گذاشتم رو میز و چشمامو بستم که احساس کردم صدای چیزی میاد سرمو بلند کردم و به کسری نگاه کردم و گفتم:توام اون صدایی که من میشنومو میشنوی؟
کسری:اهوم...
بلند شدم و به سمت صدا رفتم کسری هم دنبالم..
رسیدم پشت در اتاق اقای خسروی اروم درشو باز کردم رفتم تو نبود صداش از تو حموم میومد که میگفت:
میخوام برم دریا کنار .دریا کنار هنوز قشنگه . عاشق اون کوه و دریا و ساحلم ه*و*س یار و دیار کرده دلم .
یهو اوج خوند و سعی داشت صداشو به نازکی حمیرا کنه
romangram.com | @romangram_com