#درنده_ولارینال_پارت_91
سه تن از سربازانی که زندانیان را همراهی می کردند ، ایستادند . آدریان سر بلند کرد و گفت :
- قراره به خاطر کشف جاسوس ها شامل پاداش بشین .
یکی دیگر از سرباز ها گفت :
- اما قربان ،من رو ببخشین اعلی حضرت ولی من هم بهشون کمک کردم .
- پس تو هم پاداش می خوای ؟
- هر طور که سرورم صلاح بدونن .
- اسمت چیه ؟
- ریک فرزند چارلز والا حضرت .
آدریان پلک هایش را تاب داد و گفت :
- خیله خب ... ریک فرزند چارلز هم شامل این پاداش میشه ...
- ممنونم اعلی حضرت .
آدریان به ریک خیره شد و چشمانش را تنگ کرد و فرمان صادر کرد :
- سرشون رو جدا کنین و بدنهاشون رو توی یه گور چهار نفره بذارین . سرشون هم سه روز بالای اقامتگاه سربازا می مونه تا یاد بگیرن دیگه از هیچ تاجری باج نخوان و هر کس که به قیافشون ایراد گرفت رو به عنوان جاسوس معرفی نکنن .
سرباز ها شروع به التماس و خواهش برای عفو کردند اما آدریان فریاد زد :
- اگه ادامه بدین حکم مرگ دردناک تری براتون صادر می کنم .
romangram.com | @romangram_com