#در_تعقیب_شیطان_پارت_164
- درست میگی. اما من دیگه فرماندهی رو قبول نمی کنم من تنها می جنگم من یک جنگ جوی تنهام.
- تنها نیستی من هم کنارتم من تا آخر این جنگ کنارتم.
- اره می دونم که تا آخرش هستی. اما بدون ما تنها نیستیم ما لشکر خومون رو داریم.
- چی لشکر؟
- آره به موقعش همه چی رو می فهمی. خب حالا حرکت کنیم که باید زودتر به اولین منبع انرژی برسیم.
در طول مسیر کمی روی مهارت هایی که بهم منتقل شده بود تمرکز کردم یه دفعه دیدم که یه صفحه درمقابل چشمم ظاهر شد. یعنی چی این دیگه چیه؟ با ظاهر شدن این صفحه نامرئی که شبیه یک مانیتور بو همه چیز رو متفاوت می دیدم. انگار دارم یک بازی کامپیوتری رو می دیدم. با این چشمام که حالا با جادوی مهارت های ابزار سازی جادو گری مجهز شده بود به پاتریک نگاه کردم.
ناگهان از تعجب ماتم برد. نوع جادویی که استفاده می کرد سطح قدرت سطح ستاره درجه ی نظامی درجه ی رتبه بندی انجمن نیمه تاریک میزان آزاد سازی انرژی در هر بار جادو همه رو می تونستم ببینم.
پاتریک یک جادو گر ده و نیم ستاره بود. یعنی نصف ستاره نیاز داشت تا بشه 11 ستاره.
نوع جادو ذهنی. سطح قدرت یک میلیون بار قدرت جنگی. درجه ی نظامیش فرمانده کل لشکر مخفی. رتبه بندی انجمن نیمه تاریک جادو گر سطح اس یعنی اساسین هکسر. سطح آزاد سازی نیرو در هر بار جادو 10000 ژول انرژی در ثانیه.
اینی که در مقابلم بود یک هیولا به معنای واقعی کلمه بود. من حتی نمی دونستم که عضو اساسین هکسرهاست. فرماندهی کل لشکر مخفی. لشکر مخفی دیگه چه صیغه ایه؟ مگه نگفت من تنهام؟ نه نگفت چون بعدش گفت ما لشکر خودمون رو داریم احتمالا همین لشکر مخفیه.
پاتریک: تموم شد؟
romangram.com | @romangram_com