#چشمان_سرد_پارت_200

من هم لبخندی زدم وگفتم

-مامان خانوم!بلاشدیا!توکه میدونی چرامیپرسی؟میخوای خجالت بکشم

-نه عزیزم!شوخی کردم حالاهم برولباسات روعوض کن بیا.عصرونه بخور

من هم به سرعت رفتم بالاتالباسام روعوض کنم

قبل ازاینکه برم توی اتاقم نگاهی به اتاق آرادانداختم که اصلاصدایی ازش نمیومد.اون که ازمن سبقت گرفت پس کجاست؟

بیخیال آرادشدم ورفتم لباسام روعوض کردم واومدم پیش مامان نشستم

مامان هم برام چایی ومیوه آورد

مامان پرسید

-طنین چطوره بود؟بهترشده؟

-اره خیلی بهتره!البته

تااومدم حرف بزنم یه دفعه صدای آرادبلندشددکه گفت

-بااینی که توخریدی بهترهم میشه

فورابه سمت پله هاچرخیدم که دیدم گردنبندتوی دستای آراد واون هم داره باشوق بهش نگاه میکنه.خدا روشکرکردم که حلقه روپنهون کردم وگرنه دیگه حسابی برام دست میگرفت

-ای بمیری پسر!من نمیتونم یه چیزی ازتوقایم کنم؟

آرادهم چشمکی زدوگفت

-معلومه که نه!

بعدهم دوباره نگاهی به گردنبندانداخت وگفت

-نه میبینم که اینبارشاهکارکردی

بعدهم روبه مامان کردوگردنبندروبه دستش دادوگفت

-مامان ببین عشق چه میکنه!پسرت حسابی باسلیقه شده

مامان هم درحالی که به گردنبندنگاه میکردوگفت

-ازانتخاب طنین فهمیدم که باسلیقه شده میترسیدم توی زن گرفتن هم کج سلیقه باشه امامیبینم خیلی تغییرکرده

من هم بااین حرف مامان اعتراض کردم وگفتم

-مامان!ممنونم خیلی بهم لطف داری

مامان خنده ای کردوگفت

-شوخی میکنم!اهمون اول که میدیدم به خیلی ازدختراکه دوروبرتن توجه نمیکنی فهمیدم دنبال یه آدم خاصی!وبیشترهم فهمیدم که این آدم خاص فقط توقیافه خاص نیست چون توبه النازهم بااینکه قشنگه اصلاتوجه نمیکنی

سرش روتکون دادوگفت

-بایددیدطنین چه خصوصیتی داره که اینجوری توروجذب کرده؟هیچی بیشترازاین منوکنجکاونکرده

بااین حرف مامان آرادخندیدوگفت

-هیچی مادرمن!نمیخوادفکرخودت روخسته کنی.من بهت میگم.یه کروکدیل به تمام معناست

romangram.com | @romangram_com