#چشمانی_به_رنگ_عسل_پارت_72

- بدجنسها!

نگاهی به دخترها کردم و سه تایی دلمان را گرفتیم و زدیم زیر خنده! مثل همیشه رختخوابمان را روی زمین و کنار هم پهن کردیم .من وسط و کتی و ژاله در طرفینم دراز کشیدند .مدتی را در سکوت ، هرکدام به نقطه ای خیره ماندیم .لبخندی زدم و برای تغییر جو حاکم گفتم:

- کتی تو اصلا تغییر نکردی؛ توی این مدتی که ندیدمت انگار حتی یه ذره هم عوض نشدی ، ولی ژاله یه کمی چاقتر شده .البته نسبت به عکسهایی که می فرستادین

ژاله محجوبانه پرسید:

- به نظرت تناسب اندامم خیلی بهم ریخته؟

- نه عزیزم، تو همیشه زیبا و خوش هیکل بودی!

کتی به میان حرفم پرید و گفت:


romangram.com | @romangram_com