#چشمانی_به_رنگ_عسل_پارت_164

- بله می دونم ، خودم خواستم ولی شما با این برخوردها دارید یه گرفتاری جدید برام درست می کنید. در ضمن شما با هیچکدوم از کارمندها اینقدر خشن برخورد نمی کنید!

- باز هم که زود قضاوت کردی خانم کوچولو! پس تو هنوز می خوای بازی ادامه داشته باشه؟!

از لحن صمیمی و غم زده اش تعجب کردم .

- البته نه این بازی هولناکی که شما راه انداختید!

بدون اینکه فرصت پاسخ داد را به او بدهم ، پرونده را روی میزش قرار دادم و از اتاق بیرون آمدم .با خودم فکر کردم :« اون از کی اینقدر خودمونی شده که من خبر ندارم؟!»

با خروج من همه با نگرانی به صورتم زل زدند .از حالت نگاهشان خنده ام گرفت:

- چیه؟! چرا اینطوری نگاه می کنید؟ همه چیز عادیه، باور کنید!


romangram.com | @romangram_com