#چشمانت_آرزوست_پارت_134
_میتونی نیای منم به بوق زدن ادامه میدم
یه بوق دیگه زد
+باشه باشه خودخواه الان میام
_زبون دراز یه لباس مناسب و گرم بپوش بیا
حاضر که شدم وارد کوچه پشتی شدم یه ماشین چراغ داد توجه نکردم دختررر چقد خنگی سامیاره به روی خودم نیاوردمو رفتم سمت ماشین سوار شدم
+ها چیه؟چیه؟
_یواش تر نصفه شب انرژی داریا،میخوام ببرمت خونمونو بهت نشون بدم
+خونمون؟
_بله خانووم خونه خودم و خودت،خونه ما
سرعتشو زیاد کرد یکم بعد جلوی یه آپارتمان وایستاد_پیاده شو بریم بالا
+آها اونوقت چی باعث شده که تو فکر کنی این موقع شب من با تو میام تو یه خونه
_همون چیزی که باعث شده این موقع شب بامن تو یه ماشین بشینی و بیای تا این خونه یا بهتره بگم همون چیزی که باعث شده یه شبو با من بگذرونی
+هه این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست خودتو بکشی هم با تو تو یه خونه نمیام،حالا اگه میخوای از همینجا ازش تعریف کن
romangram.com | @romangram_com