نوشته: اعظم حسین پور
نورا تنها دختر مغرور و سرسخت و زیباییه که چشمان سیاهش زیباترین رکن چهره اشه. اون پدرشو در بچگی از دست داده و به سختی امورات زندگی خودش و برادر و مادرش می گذره نورا با جدیت درس می خونه و کار می کنه تا بتونه پزشک بشه اون هدف بزرگی توی زندگی داره که می خواد بهش برسه در حین رسیدن اون به هدفش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنه بیماری مادرش بی پولی و عشقی که ناخواسته سر راهش قرار می گیره و اونو تو تنگنای بدی می ذاره در حالی که اون اصلا وقتی برای عاشق شدن نداره… باید با نورای مغرور همراه بشیم و ببینیم آیا می تونه از پس رسیدن به هدف بزرگش و عشقی جانسوز و آتشین که گرفتارش می شه بر بیاد؟ آیا امیر علی تهرانی مغرور می تونه این غزال تیزپا رو شکار کنه؟ #چشم_سیاه_دوست_داشتنی #چشم_مشکی_دوست_داشتنی
رمان های مشابه