#بیراهه_ای_در_آفتاب_پارت_29
- نميدونم ، اگه دل به دل راه داشته باشه و اين راه باز باشه چي ، نميدونم ، نميدونم ، آخه ...
در حالي كه حرف بين حرف مي آورد ، گفت :
- اگه همديگه رو نبينيم خيلي بهتره ، من هر روز بهت زنگ مي زنم . آخه من به خاطر تو با هزار مشقت تو شركت نفت مشغول كار شدم . همين كه روزي يه بار تو رو ببينم برام كافيه و راضي هستم .
خنديدم و گفتم :
- معلومه خيلي رمانتيك هستين ، حتماً زياد سينما ميرين يا كتاب ميخونين .
آهي كشيد و گفت :
- خيلي خوب حدس زدي ، زندگي من شده شعر و كتاب و سينما . بگذريم ، دوست داري يه شعر برات بخونم ؟
- بدم نمياد .
romangram.com | @romangram_com