#بی_هوا_دلسپردم_پارت_152
اصلادوست ندارم توفاميل ازدواج کنم
ولي آرتاهم جذابه و دخترکش
شوهرمن ميشدحيف ميشدبي چاره
آرتا:اوکي نيومديم نيومدي فعلا
من:باباي
رفتم به ترساخره پي ام دادم
من:هوي عن خانوم رسيدي؟
آنلاين بود
ترسا:عليک سلام آره رسيدم الانم ميخوام بخوابم باباي
من:منم همينطورفعلا
به ساعت گوشيم نگاه انداختم9:5صبح بودم
خواب داشتم سيرنشدم
نت و خاموش کردم و ازتل اومدم بيرون
گوشيموگذاشتم روميزعسلي و گرفتم تخت خوابيدم
باصداي مامان ازخواب بيدارشدم
مامان:رهاپاشوبياناهار
romangram.com | @romangram_com