#آخرین_پناه_پارت_25

- کلاست تموم شد
- اره چیزی شده - نه فقط من دمه در دانشگاتونم لطف کن تشریف بیار بریم خونه تون
- تو چرا؟؟
با این حرفش تما بچه ها بهش نگاه کردند
- من چرا نداره نکنه یادت رفته امروز ما خونه تون دعوت داریم هان؟
- متاسفانه باید بگم یادم رفته... اینا اصلا چه ربطی بهم دارن؟؟؟
- هیچی بابات گفت ماشین نیاوردی من اومدم ببرمت
- باشه الان میام
وتملاسو قطع کرد نسیم گفت:
- الان کجا میری؟؟
- آروین اومده دانشگاه بابام گفته ماشین ندارم اومده منم ببره
- وا مگه خودت نمیتونی
- اخه خونه ما دعوتن...بریم؟؟؟
- بریم
وشش نفری با هم راه افتادند ودر مقابل ماشین آروین ایستادند .آروین پیاده شد وپناه هم او را و هم بچه ها رو معرفی کرد وبا خداحافظی سوار ماشینش شد وآروین راه افتاد
- ببخشید باعث زحمت شدم!!
- خواهش میکنم زحمت نی .. - جای شروین خالی که ببینه دوسته دخترم دارم...
- نگران نباش من براش میگم

romangram.com | @romangram_com