#آقای__دیوانه_و_دلبر_پارت_26
بله
_سلام
سلام بفرمایید ،امرتون
_یکتا هستم
بعده یکم مکث
دلاراجان تویی
_بله خودمم،راستش من تصمیم عوض شد میخوام کمک کنم
با کلی ذوق،گفت:باشه عزیزم خیلیم عالی پس من آدرس خونمو برات اس ام اس میکنم تاعصر بیای بیشتر حرف بزنیم
_پس میبینمتون فعلا
فعلا دخترم
ترانه کنجکاو بهم نگاه کرد وگفت:چیشد
یه نفس عمیق کشیدمو اروم گفتم :عصر میرم پیشش
میخوای منم بات بیام
لبخند زدموگفتم :نه خواهری ،امروز باید بری سرکار خودم میرم،راستی ترانه دیشب چرا گریه میکردی؟
romangram.com | @romangram_com