#آدم_میشوم_اگر_تو_حوای_من_باشی_پارت_31
_اتفاقا این سوالو من باید از شما بپرسم کی با شما بود خانوم ازاد؟
چشم غره ای بهش رفتمو تا خواستم لب باز کنم جوابشو بدم صدای پرخنده استاد بلند شد:
_خانوم و اقای ازاد موهای همدیگرو نکشین من اصلا با خودم بودم شما دعوا نگیرین.
به دنبال این حرفش بچه ها خندیدن،اما منو ازاد با حرص همدیگرو نگاه میکردیم.
بعد اینکه حضو غیاب تموم شد برگه دیگه ای در اورد و گفت:
_من یه گروهبندی برای پروژه عملیتون کردم،یه ترم بالایی با یه ترم اولی،حالا گروهارو میخونم تا بفهمین کی با کیه.
شروع کرد ب خوندن گروها،هنوز به منو باران نرسیده بود،اسم باران رو با یه پسر ترم بالات خوند،دیگه اخراش بود که خوند:
_خانوم حوا ازاد و کیارش محبی.
بعد به من زل زد ،با چشام دنبال کیارش محبی میگشتم که رسیدم به یه پسره کنار ازاد
برام سرتکون داد فقط خداروهزار بار شکر میکنم که من اون پسره نچسب باهم نیفتادیم.
بعد تموم شدن تایم کلاس باید میرفتم خونه،امروز فقط همین یه کلاسو داشتم،بعد خداحافظی با باران سوار اتوبوس شدم.
*
نزدیکای خونه پیاده شدم،باید یه مسافت خیلی کمی رو پیاده میرفتم،داشتم از جلوی یه کوچه رد میشدم که متوجه جیغ خفیفی شدم!متعجب
دوسه قدم دیگه برداشتم و وارد کوچه شدم. به انتهای کوچه نگاه کردم دیدم در یه پارکینگ بازه،نزدیکتر شدم،انگار چند نفر داشتن داخل
پارکینگ دعوا میگرفتن.با ترس اب دهنم رو قورت دادم و یکم رفتم نزدیکتر که از دیدن صحنه رو به روم چشام گنده شد. یه دختر بود
و سه تا پسر.پاهام انگار به زمین چسبیده بود!
نگام رفت سمت دستای پسرا که ممنوعه ترین جاهای اون دختر رو داشتم لمس میکردن و دختری که از سر بی پناهی و ابرو جیغای خفه
میکشید،چون دستی که جلوی دهنش قرار داشت مانع از داد کشیدن اون میشد هق هق میکرد،سعی میکرد از خودش دفاع کنه!خاطره
های توی ذهنم داشتن پررنگ میشدن،قطعات پازل ذهنم که با کلی تلاش از هم دورشون کرده بودم داشتن به هم نزدیک و نزدیک تر
میشدن:" جیغ میکشیدم با اینکه میدونستم صدای جیغام به گوش هیچکس نمیرسه اما جیغ میکشیدم،جیغایی که باعث زخم شدم گلوم میشد!
التماس میکردم،خنده های شیطانی میکرد و قدم به قدم با طمانینه بهم نزدیکتر میشد.
پشت سرش سه تا مرد بود...با دیدن سگای کنارش ترسم چندین برابر شد با صدای بلند در حالی که صدام از زور هق هق و ترس میلرزید گفتم:
_خواهش میکنم ولم کن لعنتی،تو چطور میتونی انقد پست باشی؟توروخدا باهام کاری نداشته باش،اخه به چه جرمی؟جرم کاری که به من
romangram.com | @romangram_com