#آدم_میشوم_اگر_تو_حوای_من_باشی_پارت_154
سست خودمو به ماشین رسوندم سرمو گذاشتم رو فرمونم.از خودم خجالت میکشم من یعنی انقد کثافتم؟
مانی...
مانی من به ناموست دست درازی کردم؟
وای خدایا...
گوشیم زنگ خورد...نگاهی به مخاطبش انداختم"مها"
بازم مها!
خیلی ازش خوشم میاد که تو این وضعیت بهم زنگ زده با عصبانیت جواب دادم تا ببینم حرف حسابش چیه:
_بله؟
_اوه سلام ازادم خوبی عزیزدلم؟
با حرص لبامو رو هم فشار دادم و گفتم:
_مرسی عزیزم تو خوبی؟
_اگه تو خوب باشی منم خوبم،ازادم؟
_بله؟
با صدای دلخوری گفت:
_ نشده یبار تو دلت برای من تنگ شه و به من زنگ بزنی؟
پوزخندی زدم و گفتم:
_بیخیال این حرفا،عمو خوبه؟
*
انگار ناراحت شد ،بهتر!با صدایی که سعی میکرد خونسرد باشه گفت:
_اره عزیزم بابا خوبه،راستی سال نوت پیشاپیش مبارک.
زمزمه کردم:
_سال نو.....مرسی سال نوی توام مبارک._عزیزم من باید برم صدام میزنن،کلی دلتنگتم از همینجا میبوسمت به امید روزی که طعم اغوش گرمتو دوباره بچشم خداحافظ عشق من.
عذاب وجدان داشت خفم میکرد مها.....
romangram.com | @romangram_com