#آکادمی_خون_آشام_(جلد_دوم)_پارت_25
« با . » داشتم تمرین دیمیتری
خدایا « » میسون زیر لب این را : « داد ادامه و گفت این داره همش یارو از تو کار می واقعا ، کشه
نمی تشخیص ده داره ما رو از افسونگری و زیبایی تو محروم می » ؟ کنه
اغراق یکم داری امروز ؟ افسونگری و زیبایی ؟ خندان صورت « می ؟ درسته ، کنی » . خندیدم
« هی ، من جوری همون که هست حرف می زنم ، واقعا ، تو خیلی خوش شانسی که یه آدم با ادب و
و فهمیده با مثل استعداد من داری که توجه بهت انقدر می ! » کنه
به دادم ادامه زدن پوزخند . میسون یک لاس زن و بود بزرگ به داشت دوست خصوص با من لاس
بزند . بخشی از آن به این بود دلیل که من هم در این جوابش داشتم دوست و بودم خوب موضوع را
بدهم . اما می احساس دانستم او نسبت به من بیشتر از یک و است دوستانه احساس من داشتم هنوز
تصمیم می چگونه گرفتم در مورد آن فکر کنم . من و او یک شبیه شوخیِ و احمقانه احساسات سری به
هم و داشتیم بار ها در کلاس یا مان توجه دوستانمان بین به همدیگر جلب می شد . او چشمان آبی زیبا
قرمز موهای و به هم ریخته ای داشت که هر گز شوند صاف نداشتند قصد . این . بود بامزه
گذاشتن قرار اما با ، جدید شخصی تا زمانی که هنوز هم به بودن لخت نیمه ی خاطره با دیمیتری در
ادامه ، تخت می بود خواهد سخت ، دادم .
« با ادب و با ؟ هان ، استعداد » سرم را به کنم نمی فکر. « دادم تکان مخالفت ی نشانه تو اونقدر که به
توجه خودت غرور و نفس می کنی به من باشی داشته توجه . لازمه که یه نفر تورو پسندی خود کم کنه
»
او ؟ ً جدا اوه: « پرسید می تلاشت بهترین تونی رو تو شیب زمین دا . » بکنی ر
از » ؟ کجا. « ایستادم باز رفتن راه
سرش. » دار شیب های زمین « را کج : « کرد می دونی . » اسکی پیست ،
«چه اسکی پیست ای ؟ » قطعا از چیز مهمی بی . بودم خبر
او صبح امروز: « پرسید تو ؟ بودی کجا » طوری به من نگاه می کرد که انگار یک زن . بودم دیوانه
حالا ، شدم بیدار پیش دقیقه 5تقریبا ، تخت توی « از شروع اول کن و بهم راجع بگو به چی حرف می
زنی . » به دلیل کم ایستادن ثابت و حرکت بود در سرد هوای به بیا و: « لرزیدم خود به ادامه رفتن راه
همین. » بدیم کار را . کردیم
« خب ، تو می دونی که چقدر همه می ب ترسن چه ؟ خونه برن کریستمس برای هاشون خب ، یه پیست
بزرگ اسکی تو آیداهو 7هست که انحصارا اشراف و موروی های ثروتمند ازش استفاده می کردن .
صاحب های پیست دارن اونجا رو برای دانش آموزای آکادمی و خانواده هاشون - درواقع و هر موروی
دیگه ای که می بره خواد باز می کنند . اب جمع کردن همه در یک محل دارن قصد از یک نفر نگهبان
محافظت برای از اون کنند استفاده مکان . خب در . » امنه کاملا اونجا نتیجه
romangram.com | @romangram_com