نوشته: آرام رضایی
داستان در مورد یه دختره شایدم بیشتر از یه دختر یه خانواده یا یه محله ( سیاهی لشگر زیاد داره).خونه ی این دختر تو طرح شهرداری برای ساخت بزرگراه قرار می گیره و در نتیجه کل محل باید اونجا رو تخلیه کنن. اما بعد این همه سال مثل یه خانواده شدن. اونقدر نزدیک که دور بودنشون از هم سخته. و این میشه که تصمیم می گیرن با پول فروش خونه یه آپارتمان 10 واحدی چند محله بالاتر بگیرن که همه بتونن با هم باشن و باز هم همسایه و داستان از این خونه شروع میشه از یه واحد خالی مونده که یه همسایه جدید واردش میشه… پایان خوش
مطالعه