نوشته: نینا
درباره یه خانم دکتر که عاشق روح یکی از بیماراش میشه و کلی اتفاقای بامزه و عاشقانه بینشون اتفاق میفته... #عاشقانه #فانتزی
مطالعهبه نام خداوندی که در همین نزدیکی است. میشا دختری که خون آشامه…اما از شرقه…کلی فرق داره.داستانش با همه خون آشاما فرق داره. از جنس ایرانه و با خون و خونریزی مخالفه… ولی تقدیرش میشه خون خوردن و تغذیه کردن. تو راهش دوستانش مثل خودش قربانی میشن.
دختری از تبار موجودات ماورایی .. دختری که نمونه کاملی از خوناشام و گرگینست ! البته این ادامه ی ماجرای میشاست … دختری که تمام ریسک های دنیا رو به گردن میگیره و در آخر به خوبی و خوشی زندگی می کنه … دختری که باچشمش شاهد تمام قدرت های ماورایی میشه … مطمئنم عاشقش میشید !
کیت فلینت… جذاب… گیرا…. دوست داشتنی…. شخصیتی شناخته شده در شهر کوچکشان…. بهترین رقصنده ی گروه… زندگیش دستخوش تغییراتی عظیم میشود…. تغییراتی عجیب و باور نکردنی… که مسیر زندگیش را به بیراهه های تاریک و ترسناکی میکشاند…. سرنوشتی تاریک و شوم…. کسی چه میداند چه چیزی انتظار اورا میکشد…؟! #ترسناک #فانتزی
کیت فلینت… جذاب… گیرا…. دوست داشتنی…. شخصیتی شناخته شده در شهر کوچکشان…. بهترین رقصنده ی گروه… زندگیش دستخوش تغییراتی عظیم میشود…. تغییراتی عجیب و باور نکردنی… که مسیر زندگیش را به بیراهه های تاریک و ترسناکی میکشاند…. سرنوشتی تاریک و شوم…. کسی چه میداند چه چیزی انتظار اورا میکشد…؟! #ترسناک #فانتزی
این داستان درباره ی یک شاهزاده است، شاهزاده ای از یک سرزمین پهناور و خاص! زندگی شاهزاده ی داستان به خوبی پیش می رفت تا اینکه یک اتفاق عظیم، مانند طوفانی سهمگین همه چیز را بهم ریخت. اتفاق عظیمی که شاهزاده را مجبور به ترک زندگی اش و جست و جوی گردن آویزی افسانه ای کرد. گردن آویزی پر از راز های مهر و موم شده، شاهزاده می دانست که تنها با این گردن آویز است که می تواند سیاهی ها را به سپیدی بدل کند. اما به چه قیمتی؟ خون؟ حیات؟ یا شاید هم مرگ...؟ #در_جست_و_جوی_چهار_عنصر #در_جستجوی_۴_عنصر
دانلود رمان سلطنت اغواگران در میان جنگلهای آلنور، گروهی موجود فریبنده و زیبا، در کمین نشستهاند. آنها، سالهاست در اعماق جنگل فرو رفته و بیش از هجده سال است که انسانهای ساکن شهر فیروینر، از آزارشان در امان هستند. آن موجودات زیبارو، مدتهاست که به دنبال گمشدهشان، میان انسانها میچرخند تا لحظهای که یافتن آن گمشده، به یک امر حیاتی برای بقای اغواگرها تبدیل میشود و آنها، دوباره کشتار را آغاز میکنند. #فانتزی #تخیلی
درباره ی یه دختره که یه روز که بیدار میشه متوجه میشه که همه مردن و فقط خودش زنده مونده ولی کم کم متوجه میشه که کسای دیگه ای هم زنده ان و اتفاقای غیر منتظره ای که درانتظارشن… #فانتزی #تخیلی #عاشقانه پایان خوش شروع از پایان
اسم دختر رمان ابتدا آنیا هست و بعد از اتفاقاتی که قراره بیفته به وانیا تغییر میکنه… داستان از اونجایی شروع میشه که آنیا،دختر افسانه ای ما خواب میبینه،اما خوابای اون معمولی نیستن!خوابای وانیا میشن آینده،میشن واقعیت…وانیا ما یک شب میخوابه ولی ایندفعه خواب عجیب غریبی میبینه و زندگیش میشه افسانه و داستان توی کتابا،پرت میشه تو یک سرزمین عجیب که پر از ماجرا های عجیب تره و همه چیزش تغییر میکنه از اسمش بگیر تا شیوه زندگیش حالا این دختر باید اونجا چیکار کنه؟ چرا به اون سرزمین رفته؟ چطوری رفته؟ چه اتفاقایی براش میفته؟ چه ماموریت هایی داره؟ واقعیت چیه؟ اون کیه؟ چه قدرتی داره؟ چه کسانی رو میبینه؟ چه حسایی پیدا میکنه؟
در پايان جلد اول رمان وانيا دچار فراموشي شد و در اين جلد فراموشيش مشکل بزرگيه…سيترا براي انتقام آذر و جنگ آماده مي شه و با توجه به فراموشي وانيا و قطع شدن رابطش با دنياي خواب ها اين يه فاجعه اس! در اين جلد اتفاقات زيادي مي افتد و اميدوارم از خوندنشون لذت ببريد.
رمان در مورد دختری به اسم نگار که با یه پسر به اسم امیر آشنا میشه؛ اما مشکل واقعی اینجاست که امیر انسان نیست! نگار زمانی متوجه میشه که توی یه دو راهی قرار میگیره، مرگ یا زندگی! کم کم امیر از داستان بیرون میره و افراد جدیدی جایگزین اون میشن. کل اتفاقات اولیه این رمان در مورد زمانیه که نگار متوجه میشه داره با خونآشامها زندگی میکنه و بخش بعدی داستان جداگانه است. #فانتزی #تخیلی